کتاب از حال بد به حال خوب اثر دیوید برنز ترجمه مهدی قراچه داغی توسط بانک کتاب ایرانیان عرضه میشود. کتاب از حال بد به حال خوب در انتشارات آسیم به چاپ رسیده.
آزاد انديشان کسانی هستند که تمايل دارند از ذهن خود بدون پيش داوری و بدون ترس از فهميدن چيز هايی که ممکن است با عقايد، باور ها و يا رسومشان جور نباشد استفاده کنند.
اين حالت، در همه انسان ها مشترک نيست ولی برای صحيح انديشيدن لازم است.
در صورتی که آزاد انديشی وجود نداشته باشد، بحث کردن بی فايده خواهد بود.
کتاب حاضر دربارهی روشی انقلابی و درعینحال بینیاز از دارو برای درمان_افسردگی است که شناخت_درمانی نامیده میشود. کلمهی "شناخت" به مفهوم اندیشه یا درک است. شناختدرمانی مبتنی بر نظریهی سادهای است که میگوید به جای حوادث بیرونی، افکار و طرز تلقیهای شماست که روحیهی شما را شکل میدهد.
اضطراب با افسردگی را با هم یکی نگیرید. اضطراب ترس از آینده است و افسردگی افسوس بر گذشته.
انواع فوبیا (ترسها) را میشناسیم و وجود یا عدم وجود آنها را در خود شناسایی میکنیم. لزوم تغییر احساسات و روش آن را میبینیم. احساسات ما ناشی از افکار اتوماتیکِ ناخودآگاهی هستند که تنها وقتی نوشته میشوند دستشان رو میشود و گیر میافتند و میتوان آنها را اصلاح کرد.
حتما متوجه شدهاید که در هنگام ناراحتی، از خود و از جهان برداشت بدبینانه میکنید. در حالت افسردگی ممکن است بگویید: "بیفایده است، من بازنده هستم، دیگر رنگ شادی را نخواهم دید." در نگرانی و هراس احتمالا این فکر به ذهنتان میرسد: "اگر کنترلم را از دست بدهم و سقوط کنم چه اتفاقی خواهد افتاد؟" هنگام بحث با همسرتان ممکن است به خود بگویید: "چه خودخواه، چه از خود راضی." با آنکه افکار منفی بهتنهایی اغلب اشتباه و غیرمنطقی هستند، به گونهای فریبکارانه واقعبینانه به نظر میرسند؛ بهطوریکه گمان میکنید وضع به همان بدی است که به نظر میرسد. شناختدرمانی میتواند شما را از شر این قبیل روحیات ناخوشایند نجات دهد و طرز تلقی مثبتتر و واقعبینانهتری در شما ایجاد کند.»
اصل بحث این کتاب بر این است که احساسات و روحیات ما بیش از آنکه تحت تاثیر حوادث بیرونی باشند، از افکار و طرز تلقی ما در مورد آنها ناشی میشوند که دست خودمان هستند ده خطا در شناخت و تفسیر پدیدهها وجود دارند که عامل احساسات بد هستند و باید آنها را شناخت. باید قلم و کاغذ برداشت و به عنوان تمرین در مورد ناراحتیِ اخیری که داشتهایم نوشت و دید کدامیک از این خطاهای شناختی ده گانه در آن نقش داشتهاند.