توجه: برای فیلتر کردن نمایش ها در نمودار بر روی عنوان هریک کلیک کنید .
جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی
- وزن 1000 g
-
مشخصات کتاب
- انتشارات چشمه
- مولف محمود دولت آبادی
- شابک 9789646194267
- قطع کتاب رقعی

توجه: برای فیلتر کردن نمایش ها در نمودار بر روی عنوان هریک کلیک کنید .
کتاب جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی نشر چشمه در بانک کتاب ایرانیان برای اولین بارعرضه شد. کتاب جای خالی سلوچ رمانی رئالیستی از محمود دولتآبادی است.
گاه آدم، خود آدم عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو میجوشد بی آنکه ردش را بشناسی. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده. شاید نخواهی هم. شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بداني…
عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن ،عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است؛ اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟ نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست،که نیست. پیدا نیست و حس می شود. می شوراند. منقلب می کند. به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد. می گریاند، می چزاند. می کوبد و می دواند. دیوانه به صحرا!
گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است.دست و قلبش عشق است.در تو عشق می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده . شاید نخواهی هم .شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بدانی.
برخی چنینند که بلندی خود را در پستی دیگری، دیگران میجویند. به هزاران زبان فریاد میزنند که تو نرو تا ایستادهی من، بر تو پیشی داشته باشد! این گونه آدمها، از آن رو که در نقطهای جامد شده و ماندهاند؛ چشم دیدن هیچ رونده و هیچ راهی را ندارند.
کینه توزف کینه توز؛ مار سر راه!
ای بسا که راه، همان فرجامی را بیابد که ایشان پیشگویی کردهاند؛ اما نمیتوان به گفت و نگاه ایشان خوشبین بود.
گفت شان از بخل شان برمیخیزد، گرچه برخوردار از پارهای حقایق هم باشد. پس در همه حال کینه است که در دلهاشان سر میجنباند. هراس از دست دادن جای خود.
کتاب جای خالی سلوچ داستان دردمندانه یک زن روستایی به نام مِرگان در یکی از نقاط دورافتادهٔ ایران به نام زمینج است که ناگهان شوهرش، سلوچ، ناپدید می شود و سعی میکند کانون خانواده را همچنان حفظ کند. مرگان دو پسر به نام های عباس و ابراو و یک دختر به نام هاجر دارد.
پسر بزرگتر، عباس، عاشق قمار و دزدیدن پول برادر کوچکتر است. ابراو، پسر کوچکتر، نوجوانی است گریزان از فقر خانواده. هاجر هم دختر مرگان و سلوچ است که حضوری شبحوار در خانه دارد.
رمانی رئالیستی از محمود دولتآبادی است که بلافاصله پس از آزادی از زندان ساواک و طی ۷۰ روز نوشته است.
این رمان به زبانهای آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، انگلیسی، کردی و هلندی ترجمه شده است.
آیا مایل به حذف این کالا هستید؟
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن نظر جدید