کتاب به سوی هیچ از مجید میربزرگی

آدمها در جاهای مختلف بدنیا می آیند. عده ای در کاخ به دنیا می آیند و در کوخ می میرند. بعضی در کوخ بدنیا می آیند و در کاخ می میرند. ثروتمند بدنیا می آیند و فقیر می میرند و گاهی فقیر بدنیا می آیند و ثروتمند از دنیا می روند.

فرقی نمی کند در این دنیا شاد باشی و یا اندهمگین. روزگار و سرنوشت با چرخهای سنگینش به حرکت خود ادامه می دهد. آدمهای زیادی را در مسیرش زیر چرخ های سنگین خود له می کند. و گاهی انسانهای کمی می توانند از مسیر او بگریزند و سوار بر او به منزلگاه مقصود رسند. ولی بر مبنای یک قانون کلی بنا نهاده شده است. بر مبنای از دست دادن.

اگر با تو مهربان باشد چیزهایی که از ابتدا داشتی از تو یکی یکی می گیرد. دلبستگی ها ، ، عشق ها، وابستگی ها، ثروت و اموالی که همیشه فکر می کردی متعلق به تو خواهند بود. در اینجا عذاب و شکنجه را تجربه خواهی کرد. اگر از تو تنفر داشته باشد بازی وحشتناکی با تو را آغاز خواهد کرد.